شب چو وصف رخش کنم به رفیق
صبح از مهر می کند تصدیق
همه شب تا به صبح، ای زاهد
می کشی جام می، زهی توفیق
آب لعل است و آتش یاقوت
جوهر عقل را میی چو عقیق
بس که گریان روم به وادی شوق
منزل از من تراست و راه و طریق
عشق را شرط نیست رعنایی
همچو مصحف به خط نستعلیق
بی پیاله مرو سلیم به باغ
گفته اند الرفیق ثم طریق