سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۲

درین ره کعبه سنگ راه باشد

همان به راهرو آگاه باشد

بگو توفیق را ای خواجه ی خضر

که با ما یک قدم همراه باشد

بلندی بایدت، بگذر ز پستی

ره معراج یوسف، چاه باشد

چو جان داری، چرا می ترسی از مرگ

چه باک از قرض، چون تنخواه باشد

به راهش سر نهادیم و گذشتیم

نماز رهروان کوتاه باشد

جنون عاشقان باید سلیما

اگر دایم نباشد، گاه باشد