سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵

گر زخم خورم ز دست چون مرهم دوست

یا مغز برآیدم چو بادام از پوست

غیرت نگذاردم که نالم به کسی

تا خلق ندانند که منظور من اوست