گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۲

 

یکی دو شد ز اجل ماتم روان غریب

دوباره کور شود کور در مکان غریب

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۶

 

نیل چشم زخم باشد زنگ کلفت سینه را

ناخن شیرست صیقل در نظر آیینه را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۸۴

 

پند ارباب خرد پنبه گوش است مرا

ناله نی حدی محمل هوش است مرا

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۹۶

 

زخم زبان به جوش نیارد فسرده را

نشتر سبک عنان نکند خون مرده را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۵۶

 

جایی مرو نخوانده که گر خانه خداست

چین جبین منع مهیا ز بوریاست

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۶۶

 

شکرفروش مصر حلاوت زبان توست

پرورده کنار نزاکت میان توست

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۷۱

 

ظرافت آتش افروز جدایی است

ادب آب حیات آشنایی است

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۷۳

 

حسن را با عشق شان دیگرست

شمع بی پروانه تیر بی پرست

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۱۰

 

ساغر می را به دست می پرست ما دهید

خونی خمیازه ما را به دست ما دهید!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۲۷

 

نهان در پرده هر موی من آه آتشین دارد

رگ ابر بهاران برق را در آستین دارد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۴۲

 

از داغ تازگی جگر پاره پاره یافت

از آفتاب، صبح حیات دوباره یافت

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۵۲

 

با خوی سرکش او آتش سخن پذیرست

با خط تازه او ریحان سیاه پیرست

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۷۶

 

سر ما گرم ز زور می بی غش گردد

آسیای پر پروانه به آتش گردد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۸۵

 

اول و آخر الله ازان آه بود

که ازو آه نصیب دل آگاه بود

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۱۹

 

گر باغبان زکات زر گل برون کند

باد خزان طراوت گلشن فزون کند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۴۹

 

پوچ گو را بر سر گفتار بی حاصل میار

پنبه زنهار از سر مینای خالی برمدار

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۵۸

 

با چهره شکسته و با چشم اشکبار

ته جرعه خزانم و سرجوش نوبهار

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۰۱

 

ز احسان بنای دولت خود باثبات کن

دست گشاده را سپر حادثات کن

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۸

 

عبیر فتنه به زلف سیاهت ارزانی!

گل شکست به طرف کلاهت ارزانی!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۹

 

مخالفت نبود در جهان تنهایی

من و ملازمت آستان تنهایی

صائب تبریزی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode