نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۴۳
امید جبه از و دارم و بسر دستار
زهی تصور باطل زهی خیال محال
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۴۴
وجود پنبه بمخفی چو باد در قفسست
ولی بکاسرو خفری چو آب در غربال
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۴۵
در مفرش زمان سخنم در لباس ماند
هم جامه کجاست که آید برابرم
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۴۷
پنبه نهم جبه را بوقت بهاران
تا که بدانی که چند مرده حلاجم
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۴۹
المنه لله که کشیدیم ببر باز
رخت نو و از جامه چرکن برهیدیم
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۵۰
کمخا و شرب اطلس هر سه یکیست اینجا
از سادگی نقش است این اختلاف چندین
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۵۱
ای که خواهی با وجود من کنی بافندگی
در نورد این لافها را در پس چرخی نشین
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۵۲
پوستین بر روی اطلس ساده این بر موی آن
گوئیا با ترک تاجیکی هم آغوش آمده
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۵۳
اگر چه هر دو سفیدند کاسرو سالو
ازین کنند بدستار ازان بپا تاوه
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۵۴
قاری برای جامه تو صوف روز حشر
مانند پشم شده شود کوه با شکوه
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۵۵
بگازر از جهت عید داده شد دستار
بماتم رمضان بسته اند تخفیفه
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۵۶
اگر والا نشان دارد بحسن ای جامه اطلس
علم برکش که این حجت تو خود در آستین داری
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۵۷
بنگر که کلاه تو پی اطلس آل
او هم بطپانچه سرخ میدارد روی
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۵۹
پس از سی چله دی این مقرر گشت برقاری
که بارانی سقرلاط و سقرلاطست بارانی
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۶۱
در وصف گوی چگمه این نظم طرفه بستم
نی گردکانست کانرا بشمرده ببازی
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۶۳
زصندلی تو اگر پابه رابجنبانی
دو صد عمامه سالو بسر بگردانی
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۶۴
چون پنبه دانه گشت کفن متصل بخاک
بر مقتضای قاعده (کل شی حی)