گنجور

 
۱
۱۰
۱۱
۱۲
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۶ - قصد کردن غزان بکشتن یک مردی تا آن دگر بترسد

 

آن غزان ترک خون‌ریز آمدند

بهر یغما بر دهی ناگه زدند

دو کس از اعیان آن ده یافتند

در هلاک آن یکی بشتافتند

دست بستندش که قربانش کنند

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۱ - قصهٔ تیراندازی و ترسیدن او از سواری کی در بیشه می‌رفت

 

یک سواری با سلاح و بس مهیب

می‌شد اندر بیشه بر اسپی نجیب

تیراندازی بحکم او را بدید

پس ز خوف او کمان را در کشید

تا زند تیری سوارش بانگ زد

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۷ - جواب اشکال

 

این بداند کانک اهل خاطرست

غایب آفاق او را حاضرست

پیش مریم حاضر آید در نظر

مادر یحیی که دورست از بصر

دیده‌ها بسته ببیند دوست را

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۱ - صبرکردن لقمان چون دید کی داود حلقه‌ها می‌ساخت از سوال کردن با این نیت کی صبر از سوال موجب فرج باشد

 

رفت لقمان سوی داود صفا

دید کو می‌کرد ز آهن حلقه‌ها

جمله را با همدگر در می‌فکند

ز آهن پولاد آن شاه بلند

صنعت زراد او کم دیده بود

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۶ - شنیدن داود علیه السلام سخن هر دو خصم وسال کردن از مدعی علیه

 

چونک داود نبی آمد برون

گفت هین چونست این احوال چون

مدعی گفت ای نبی الله داد

گاو من در خانه او در فتاد

کشت گاوم را بپرسش که چرا

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۲ - عزم کردن داود علیه السلام به خواندن خلق بدان صحرا کی راز آشکارا کند و حجتها را همه قطع کند

 

گفت ای یاران زمان آن رسید

کان سِر مکتوم او گردد پدید

جمله برخیزید تا بیرون رویم

تا بر آن سِر نهان واقف شویم

در فلان صحرا درختی هست زفت

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۶ - نظر کردن پیغامبر علیه السلام به اسیران و تبسم کردن و گفتن کی عَجِبْتُ مِنْ قَوْمٍ یُجَرّونَ إِلَی الجَنَّةِ بِالسَّلاسِلِ وَ الأَغْلالِ

 

دید پیغامبر یکی جوقی اسیر

که همی‌بردند و ایشان در نفیر

دیدشان در بند آن آگاه شیر

می نظر کردند در وی زیر زیر

تا همی خایید هر یک از غضب

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۸۶ - حکایت در تقریر این سخن کی چندین گاه گفت ذکر را آزمودیم مدتی صبر و خاموشی را بیازماییم

 

چند پختی تلخ و تیز و شورگز

این یکی بار امتحان شیرین بپز

آن یکی را در قیامت ز انتباه

در کف آید نامهٔ عصیان سیاه

سرسیه چون نامه‌های تعزیه

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۴ - فرق میان دعوت شیخ کامل واصل و میان سخن ناقصان فاضل فضل تحصیلی بر بسته

 

شیخ نورانی ز ره آگه کند

با سخن هم نور را همره کند

جهد کن تا مست و نورانی شوی

تا حدیثت را شود نورش روی

هر چه در دوشاب جوشیده شود

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۱۷ - گریان شدن امیر از نصیحت شیخ و عکس صدق او و ایثار کردن مخزن بعد از آن گستاخی و استعصام شیخ و قبول ناکردن و گفتن کی من بی‌اشارت نیارم تصرفی کردن

 

این بگفت و گریه در شد های های

اشک غلطان بر رخ او جای جای

صدق او هم بر ضمیر میر زد

عشق هر دم طرفه دیگی می‌پزد

صدق عاشق بر جمادی می‌تند

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۱۹ - دانستن شیخ ضمیر سایل را بی گفتن و دانستن قدر وام وام‌داران بی گفتن کی نشان آن باشد کی اخرج به صفاتی الی خلقی

 

حاجت خود گر نگفتی آن فقیر

او بدادی و بدانستی ضمیر

آنچ در دل داشتی آن پشت‌خم

قدر آن دادی بدو نه بیش و کم

پس بگفتندی چه دانستی که او

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۵ - تشنیع زدن امرا بر ایاز کی چرا شکستش و جواب دادن ایاز ایشان را

 

گفت ایاز ای مهتران نامور

امر شه بهتر به قیمت یا گهر

امر سلطان به بود پیش شما

یا که این نیکو گهر بهر خدا

ای نظرتان بر گهر بر شاه نه

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۴ - نکته گفتن آن شاعر جهت طعن شیعه حلب

 

گفت آری لیک کو دور یزید

کی بدست این غم چه دیر اینجا رسید

چشم کوران آن خسارت را بدید

گوش کران آن حکایت را شنید

خفته بودستید تا اکنون شما

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۳۳ - حکایت در تقریر همین سخن

 

آن یکی اسپی طلب کرد از امیر

گفت رو آن اسپ اشهب را بگیر

گفت آن را من نخواهم گفت چون

گفت او واپس‌روست و بس حرون

سخت پس پس می‌رود او سوی بن

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۳۶ - در آمدن مصطفی علیه‌السلام از بهر عیادت هلال در ستورگاه آن امیر و نواختن مصطفی هلال را رضی الله عنه

 

رفت پیغامبر به رغبت بهر او

اندر آخر وآمد اندر جست و جو

بود آخر مظلم و زشت و پلید

وین همه برخاست چون الفت رسید

بوی پیغامبر ببرد آن شیر نر

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۰۳ - حکایت آن پادشاه و وصیت کردن او سه پسر خویش را کی درین سفر در ممالک من فلان جا چنین ترتیب نهید و فلان جا چنین نواب نصب کنید اما الله الله به فلان قلعه مروید و گرد آن مگردید

 

بود شاهی شاه را بد سه پسر

هر سه صاحب‌فطنت و صاحب‌نظر

هر یکی از دیگری استوده‌تر

در سخا و در وغا و کر و فر

پیش شه شه‌زادگان استاده جمع

[...]

۱۳ بیت
مولانا
 
 
۱
۱۰
۱۱
۱۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۳۷