×
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲۷
هردم غمی آید ز حریفان لئیمم
گویی به دبستان جهان، طفل یتیمم
آن گلبن فیضم که ز شادابی فطرت
در جوش بود مغز جهانی ز شمیمم
در فکر همه فیض، چو گفتار رسولم
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۴
از عزت و خواری نه امید است نه بیمم
منگوهر غلتان خودم اشک یتیمم
دل نیست بساطی که فضولی رسد آنجا
طور ادبم سرمهٔ آوازکلیمم
هرچند سر و برک متاع دگرم نیست
[...]
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳ - در مدح امیر مؤمنان علی (ع)
المنة لله که به کوی تو مقیمم
هر دم رسد از حلقه ی زلف تو نسیمم
ای خاک درت جنّت و فردوس نعیمم
در بارگهت چون سگ اصحاب رقیمم