گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶

 

جان زندگی از چشمه پرنوش تو دارد

دل، بستگی از سنبل خاموش تو دارد

ای دانه و دام دل ما، حلقه کویت

باز آی که دل، منتظر گوش تو دارد

دوشت، همه قصد طرف خاطر ما بود

[...]

سلمان ساوجی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۳۶

 

آن کس که تمنای برو دوش تو دارد

گر خاک شوددست در آغوش تو دارد

بر چهره خورشید فروغ تو گواه است

این چشم پر آبی که در گوش تو دارد

در دولت بیدار دهد غوطه جهان را

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode