گنجور

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۳

 

هرگز به غرض عشق من آلوده نگردد

چشمم به کف پای کسی سوده نگردد

آلوده نیم چون دگران این هنرم هست

کز صحبت من هیچکس آلوده نگردد

پروانه‌ام و عادت من سوختن خویش

[...]

وحشی بافقی
 
 
sunny dark_mode