گنجور

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۵ - تتبع مولانا کاتبی

 

تا خرقه و سجاده ام افتد در می چند

خواهم طرف میکده رفتن قدمی چند

درکش قدحی چند و فلک را عدم انگار

در خاطرت از دور چو بینی المی چند

در گلشن دوران همه در دور قدح کن

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۶

 

چون شمع ز خود گرم شتابم به دمی چند

از قافلهٔ اشک فراتر قدمی چند

حیف است تن و جان شود از وصل حجابت

تا کی به میان فاصله بینی عدمی چند؟

غم می دهد از هر طرفی عرض، سپاهی

[...]

حزین لاهیجی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۷

 

دانی چه بود عمر گران مایه دمی چند

این عیش و نشاطش به حقیقت المی چند

ای آن که تو را نیست یقین قصه دوزخ

از کوی خرابات برون نه قدمی چند

شعرم همه گنج گهر اما بر خوبان

[...]

سحاب اصفهانی
 
 
sunny dark_mode