×
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۷۳
عالم همه داغست و ندارد اثر داغ
در لالهستان نیستکسی را خبر داغ
دل قابلگلکردن اسرار جنون نیست
در زبر سیاهی است هنوزم سحر داغ
نقش پی خورشید همان ظلمت شام است
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۷۴
کو شعلهٔ دردیکه به ذوق اثر داغ
خاکستر من سرمه کشد در نظر داغ
افسردگی از طینت من رنگ نگیرد
چونکاغذ آتش زدهام بال و پر داغ
غمخواری ما سوخته جانان چه خیالست
[...]