گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۵۶

 

رفتی چو می از ساغر و دیگر ننشستی

ای اشک دمی بر مژهٔ ‌تر ننشستی

جان سختی حرص اینهمه مقدور که باشد

زد بر کمرت بار دل این در ننشستی

نامحرمی عافیتت طرفه جنون داشت

[...]

بیدل دهلوی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۸۹ - مزرع هستی

 

این نکته یقین است که در مزرع هستی

خواهی دروی خواجه! همان تخم که کشتی

ترکی شیرازی
 
 
sunny dark_mode