گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قصاید » شمارهٔ ۲

 

ماییم که چون لاله صحرای مدینه

داریم به دل داغ تمنای مدینه

سودای بهشت از سر دانا برود لیک

ممکن نبود رفتن سودای مدینه

هرگز به تماشای بهشتت نکشد دل

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode