گنجور

عطار » مختارنامه » باب دوازدهم: در شكایت از نفس خود » شمارهٔ ۱۲

 

خون شد جگر‌م ز غصّهٔ خویش مرا

وز بیم رهی که هست در پیش مرا

هرگز نرسد به نوش توحید دلم

تا کژدم نفس می‌زند نیش مرا

عطار
 
 
sunny dark_mode