گنجور

ابوالفضل بیهقی » تاریخ بیهقی » باقیماندهٔ مجلد پنجم » بخش ۲۸ - بردن امیر محمد به قلعهٔ مندیش

 

ای شاه چه بود این که ترا پیش آمد؟

دشمنت هم از پیرهن خویش‌ آمد

از محنتها محنت تو بیش آمد

از ملک پدر بهر تو مندیش آمد

ابوالفضل بیهقی
 

عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۶۳

 

چون بادیهٔ عشق، مرا پیش آمد

هر گامم ازو ز صد جهان بیش آمد

دل رفت و درین بادیه تک زد عمری

خود بادیه او بود چو با خویش آمد

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۶

 

گر عقل مرا مصلحت اندیش آمد

تا این چه طریقیست که در پیش آمد

روزی صد رَه دلم بجان بیش آمد

آخر متحیر شد و بیخویش آمد

عطار
 

سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳

 

روزی نظرش بر من درویش آمد

دیدم که معلم بداندیش آمد

نگذاشت که آفتاب بر من تابد

آن سایه گران چو ابر در پیش آمد

سعدی
 

اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۸

 

از نوش جهان نصیب من نیش آمد

تیر اجلم بر جگر ریش آمد

کوته سفری گزیده بودم، لیکن

ز آنجا سفری دراز در پیش آمد

اوحدی
 
 
sunny dark_mode