سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵
مشکین خط دوست را ز سنبل ننگ است
پیش سخنش نو ای بلبل چنگ است
فام لب می از آن لب می فام است؟
رنگ رخ لاله زان رخ گل رنگ است
نجمالدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب سیم » فصل یازدهم
زان روی که راه عشق راهی ننگ است
نه با خودمان صلح و نه با کس جنگ است
شد در سر نام و ننگ عمر همه خلق
ای بیخبران چه جای نام و ننگ است
نجمالدین رازی » مجموعهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶
ز آن روی که راه عشق راهی تنگ است
نه با خودمان صلح و نه با کس جنگ است
شد در سر نام و ننگ عمر همه خلق
ای بیخبران چه جای نام و ننگ است
عرفی » رباعیها » رباعی شمارهٔ ۲۰
عرفی سخنت گرچه معما رنگ است
وین زمزمه را به ذوق یاران جنگ است
بخروش که مرغان حرم می دانند
کاین نغمهٔ ناقوس کدام آهنگ است
عرفی » رباعیها » رباعی شمارهٔ ۶۳
حسن آن باغی که خلد ازو بی رنگ است
عشق آن داغی که دوزخش نیرنگ است
این حسن تو داری و ترا نیست شرف
وین عشق مرا هست و هنوزم تنگ است
قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۴
هرچند که مرد را ز خواهش ننگ است
از دست تهی، به آسمان در جنگ است
باشد هنر آباد و هنرمند خراب
مطرب بی شام و نغمه سیرآهنگ است
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴
هر کس که چو گل در این چمن یکرنگ است
با خار به پیش باغبان هم سنگ است
دل تنگی غنچه در چمن تنها نیست
بر هر که نظر کنی چو من دلتنگ است
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵
هر کس که در این زمانه با فرهنگ است
با طالع برگشته خود در جنگ است
دلتنگی غنچه در چمن تنها نیست
بر هر که نظر کنی چو من دلتنگ است