گنجور

عرفی » رباعیها » رباعی شمارهٔ ۸۵

 

از خامشی ام جان یه سخن می سوزد

وز بی خودیم نقش وطن می سوزد

حیرت ز هم آغوشی من می نالد

اندیشه ز آرزوی من می سوزد

عرفی
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۴

 

در باغ ز عشق تو چمن می سوزد

هجر تو روانم به بدن می سوزد

یاد تو چو باده ای که دیرینه بود

مغز خرد اندر سر من می سوزد

میرداماد
 
 
sunny dark_mode