گنجور

سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵

 

دل می‌رود و دیده نمی‌شاید دوخت

چون زهد نباشد نتوان زرق فروخت

پروانهٔ مستمند را شمع نسوخت

آن سوخت که شمع را چنین می‌افروخت

سعدی
 

اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف ششم که زر سرخ و کم بر است » برگ چهارم نه زر سرخ است

 

ای آنکه زرشک عارضت لاله بسوخت

بی سوز غمت چراغ شادی نفروخت

از بهر نثار مقدم اشرف تو

عاشق به نه اشرفی نه افلاک فروخت

اهلی شیرازی
 
 
sunny dark_mode