گنجور

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۱۴

 

* آن بیخبران که دُرّ‌ِ معنی سُفتند،

در چرخ به انواعْ سخن‌ها گفتند؛

آگه چو نگشتند بر اَسرارِ جهان،

اول زَنَخی زدند و آخر خفتند!

خیام
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۵۷

 

آنها که ز باغ عشق گل میرُفتند

از غیرت تو زیر زمین بنهفتند

و آنان که ز وصل تو سخن میگفتند

با خاک یکی شدند و در خون خفتند

عطار
 

بابافغانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰

 

آن قوم که اسرار ازل بنهفتند

در پرده ی دل گوهر وحدت سفتند

گر غیرت آن نبودی و ترک ادب

آن نکته که بود گفتنی می گفتند

بابافغانی
 
 
sunny dark_mode