×
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۹
مائیم و می روح فزا چون دم مشک
لیکن بر اهل عصر چه مشک و چه پشک
در پای عوام کشته گشتند خواص
آتش چو در افتاد نه تر ماند و نه خشک
ملکالشعرا بهار » رباعیات » شمارهٔ ۴۱
ای برده گل رازقی از روی تو رشک
در دیدهٔ مه ز دود سیگار تو اشک
گفتم که چو لاله داغدار است دلم
گفتی که دهم کام دلت یعنی کشک
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۶۶ - یعنی کشک
ای آنکه ز جود تست دریا در رشک
افلاک همی گرید و میریزد اشک
اولاد بنی آدم و با این همه جود
شرمنده احسان توام یعنی کشک