گنجور

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۳۵

 

افسوس که نامهٔ جوانی طی شد،

وان تازه‌بهار زندگانی دی شد؛

حالی که ورا نام جوانی گفتند،

معلوم نشد که او کیْ آمد، کیْ شد!

خیام
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۸۶

 

تا با لب تو لبم هم دآواز نشد

وندر ره وصل با تو دمساز نشد

اگر گریه دو چشم من فراهم نامد

وز خنده دهان من زهم باز نششد

کمال‌الدین اسماعیل
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۶

 

نفسیست مرا که تشنگیش ار بکشد

شربت ز کف حور بمنت نچشد

من چشم سیه دوست ازان دارم کو

بهر سیهی ز سرمه منت نکشد

ابن یمین
 
 
sunny dark_mode