گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۳

 

از دست و سنانت آب و آذر خیزد

وز خشم ور ضات زهر و شکر خیزد

مؤمن که دلش ز مهر تو برخیزد

از خاک بروز حشر کافر خیزد

قطران تبریزی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵

 

درد سر مردم همه از سر خیزد

چون یافت کله درد قویتر خیزد

داری سر آن کز سر سر برخیزی

تا درد سر و بار کله برخیزد

خاقانی
 
 
sunny dark_mode