×
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۰
اول قدم آنست که جان در بازی
وز خانه به یکبار بکوی اندازی
چون قوت تسلیم و رضا حاصل شد
آنگه بنشینی و بخود پردازی
عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۴۰
گه با من دلخسته کنی دمسازی
گه چون شمعم بسوزی و بگدازی
هر شب همگی رهم بگیری تا روز
هر روز ز نو در غلطم اندازی
عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۵۰
در زلف اگرچه جایگاهی سازی
با این دلِ سرگشته نمیپردازی
با تو سخنِ زلف تو مینتوان گفت
زیرا که ورا از پسِ پشت اندازی