×
عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۳
زین بحر که در سینهٔ ما پیدا گشت
از پرتو آن چشم جهان بینا گشت
آن قطره –کزین پیش دلش میگفتی
امروز به خون غرقه شد و دریا گشت
عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۵
تا چشم دلم به نور حق بینا گشت
در دیدهٔ او دو کون ناپیدا گشت
گویی که دلم ز شوق این بحر عظیم
از تن به عرق برون شد و دریا گشت
قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۸
بس مرد که از تندی خود رسوا گشت
در علم اگرچه بوعلی سینا گشت
ای عقل، مرا تند و ز منزل مگذر
ره پرخطرست، باز نتوان واگشت