گنجور

عطار » مختارنامه » باب بیست و هشتم: در امیدواری نمودن » شمارهٔ ۱

 

تیرِ طلبِ عشق، روان، می‌انداز

از زه چه کنی فرو کمان می‌انداز

گر تیر تو اکنون به هدف می‌نرسد

آخر برسد تو همچنان می‌انداز

عطار
 
 
sunny dark_mode