گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵

 

غم بر دل خاقانی ترسان بنشست

گو بر لب آب و آتش آسان بنشست

تا رفته معزی و عزیزانش از پس

بر خاتم جانم چو سلیمان بنشست

خاقانی
 
 
sunny dark_mode