گنجور

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۱

 

ای خواجه تو می‌روی و دنیا ماند

بیچاره تنت به گور تنها ماند

سرمایة عمر چون به جا هیچ نماند

سودی ندهد که مال بر جا ماند

فیاض لاهیجی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۴

 

نی در سر شوق و، نی بدل پروا ماند

قوتها رفت و ناتوانیها ماند

از عمر گذشته حاصلم پشت خمی است

موجی از باد در کف دریا ماند

واعظ قزوینی
 

حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۵

 

غیر از کف خالی که ز ما بر جا ماند

دیگر ز سبکروان، چه در دنیا ماند؟

یک کوچه فزون، نکرد تن همراهی

کوتاه قدم بود رفیق، از ما ماند

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode