گنجور

عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۷۵

 

بنیاد جهان غرور و سوداست همه

پنهان نتوان کرد که پیداست همه

چه رنج بری که حاصل عمر در آن

تا چشم کنی باز دریغاست همه

عطار
 

اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۱

 

دایم ز قدت گلها راست همه

دل ماندگیی چند که برجاست همه

آن نیز که امروز ز ما کردی یاد

تاثیر دعای سحر ماست همه

اوحدی
 
 
sunny dark_mode