گنجور

سراج قمری » گزیدهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸

 

که رنگم و، باده، لعل چون بیجاده

میلم همه زان بود به سوی باده

خواهم که بود قدح چو جانش زمی است

لب بر لب من نهاده و جان داده

سراج قمری
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » رباعیات » شمارهٔ ۵۰

 

پیری دیدم ز نقش هستی ساده

قفل همه مشکلات را بگشاده

گفتم که اراده چیست ای آزاده

فرمود که ترک ما علیه العاده

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » رباعیات » شمارهٔ ۵۳

 

هستم ز علایق جهان آزاده

دارم همه اسباب طرب آماده

اشعار ندیم و کسب دانش معشوق

دفتر دف و کلک نی سیاهی باده

جامی
 

اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف هشتم که قماش است و کم براست » برگ هفتم شش قماش

 

ای از غم دهر همچو سرو آزاده

کم چون تو پسر مادر گیتی زاده

در دست بتان ز بهر پای اندازت

نرگس صفتست شش قماش آماده

اهلی شیرازی
 
 
sunny dark_mode