گنجور

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۷ - بقایی و شعله

 

گسترد بهار زمردین حلّه

ز اقصای بدخش تا در حله

شد باغ چو حجله و گل سوری

بنشست عروس‌وار در حجله

هنگام سحر صبا فراز آید

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode