گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۹

 

در ده می عشق یک دم ای ساقی

تا عقل کند گزاف در باقی

زین عقل گزاف گوی پر دعوی

بگذر که گذشت عمر ای ساقی

دردی در ده که توبه بشکستم

[...]

عطار
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۵

 

خسته زخم عشقم ای ساقی

لا طبیب لها و لا راق

باده غم زدا فکن در جام

انه رقیتی و تریاقی

دردنوشان چو درد من دیدند

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode