×
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه
دانی که حساب کار چون است
سررشته ز دست ما برون است
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۹ - در احوال لیلی
مجنون به میان موج خون است
لیلی به حساب کار چون است
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۵ - رسیدن نامهٔ لیلی به مجنون
لیکن جگرم به زیر خون است
کان یار که بی من است چون است
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۳
درد تو زمان زمان فزون است
وین سوز درون ز حد برون است
عقل از هوس تو بی قرار است
دل در طلب تو بی سکون است
با عشق نر هوشمندی ما
[...]
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - گرم شدن مجنون از سماع آوازه لیلی و آهنگ مقام او کردن و چون شکاریان سرگشته به پای خود روی به دام آوردن
حسن رخش از صفت برون است
هم خود برو و ببین که چون است
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۴ - در محک امتحان زدن لیلی نقد محبت مجنون را و تمام عیار بیرون آمدن آن
درد دل من ازان فزون است
وز دایره صفت برون است
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - در صحرا و دشت گردیدن مجنون و خطاب کردن وی با گردباد
بی او دل من ز غصه خون است
بی من دل او بگو که چون است
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - در صحرا و دشت گردیدن مجنون و خطاب کردن وی با گردباد
دانم که دل تو نیز خون است
وز دست تو چاره ام برون است
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۵ - خبر وفات شوهر لیلی به مجنون رسیدن و گریستن وی از آن خبر و سبب پرسیدن قاصد از آن گریه
با یکدگر این دو حال چون است
کز دانش عقل من برون است
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - رفتن مجنون به حوالی دیار لیلی و ملاقات و مقالات وی با سگی که در کوی وی دیده بود
آن را که به شب ز ره برون است
بانگ تو نوای ارغنون است
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در هجو کیدی (یاری) شاعر نما
دربند در سرای کون است
تا صورت بادهٔ نگون است