×
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش
افسرده مباش اگر نه سنگی
رهوارتر آی اگر نه لنگی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی
در هیچ رهی نماند سنگی
کز خون خودش نداد رنگی
سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۲۱۴
بس دست دعا بر آسمان بود
تا پای برآمدت به سنگی
ای گرگ نگفتمت که روزی
ناگه به سر افتدت پلنگی
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۹ - داستان مایل شدن مجنون به یکی از خوبان قبایل و محبوبان شیرین شمایل و از غیرت التفات وی با دیگری دل از وی برداشتن و هر دو را به هم بگذاشتن
مویش چو شفق به سرخرنگی
زنجیره زده چو موی زنگی
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۷ - ابا نمودن پدر لیلی از پیوند دادن وی با مجنون
وان کس که ز خصلت پلنگی
زد سنگ فراقم از دو رنگی
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دیده نوفل مجنون را در بادیه و بر وی ترحم کردن و وی را وعده دادن که لیلی را برای وی خواستگاری کند و ابا کردن پدر لیلی
پوشیده به آن گهر به سنگی
کاید به وی از سفال ننگی
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۹ - زیادت شدن اندوه مجنون از شوهر کردن لیلی و از انسیان بگسستن و با وحشیان پیوستن
شد یکرنگی او دورنگی
با حیله شیریش پلنگی
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - رسانیدن قاصد نامه لیلی را به مجنون و خواندن وی آن نامه را
گه قافیه خوان فراز سنگی
سنگ از جگرش گرفته رنگی
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - رسانیدن قاصد نامه لیلی را به مجنون و خواندن وی آن نامه را
زد گام به سایه گاه سنگی
کاساید ازان طلب درنگی
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۴ - بیمار شدن لیلی از خبر وفات مجنون و نصیحت کردن دوستان مر او را و جواب دادن وی مر ایشان را
آمد به کمانی از خدنگی
زد سرخ گلش به زرد رنگی
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۰
آهم به درون دل ز تنگی
پیچیده به هم، چو موی زنگی
ایمن نشوی، که اندرین بحر
هر موج زند دم از نهنگی
صد حربه در آستین عشق است
[...]