گنجور

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷

 

از دور بدیدم آن پری را

آن رشک بتان آزری را

در مغرب زلف عرض داده

صد قافله ماه و مشتری را

بر گوشهٔ عارض چو کافور

[...]

انوری
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۶ - نامهٔ مجنون در پاسخ لیلی

 

خرم نه مرا توانگری را

کو دارد چون تو گوهری را

نظامی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲۷ - داستان عشق و گنده پیر و سگ گریان

 

از دور بدیدم آن پری را

آن رشک بتان آزری را

در مغرب زلف عرض داده

صد قافله ماه و مشتری را

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲۷ - داستان عشق و گنده پیر و سگ گریان

 

از دور بدیدم آن پری را

آن رشک بتان آزری را

ظهیری سمرقندی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹

 

مشکن دل مرد مشتری را

بگذار ره ستمگری را

رحم آر مها که در شریعت

قربان نکنند لاغری را

مخمور توام به دست من ده

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۴

 

آن مه که بسوخت مشتری را

بشکست بتان آزری را

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۵

 

زان مه که نواخت مشتری را

جان داد بتان آزری را

مولانا
 

عرفی » ترجیع بند

 

با روی نکوی تو پری را

دعوی نرسد برابری را

زیباست پری ولی ندارد

این عشوه و ناز و دلبری را

چشم تو بیک نگاه جادو

[...]

عرفی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰ - آشیان ویران

 

شد ساقی چرخ پیر خرسند

پر دید ز خون چو ساغری را

دستی سر راه دامی افکند

پیچاند به رشته‌ای سری را

جمعیت ایمنی پراکند

[...]

پروین اعتصامی
 
 
sunny dark_mode