گنجور

امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

سرو تو مگر ز پا نشیند

کاین دل نفسی بجا نشیند

من بودم و دل، تو بردی آن نیز

خود گو که غمت کجا نشیند؟

هر کس که شبی نشست با تو

[...]

امیر شاهی
 

شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۴۳

 

دل بی غم تو چرا نشیند

جز دل غم تو کجا نشیند

گردی که ز نعل مرکبت خاست

در دیده چو توتیا نشیند

از بهر غبار خاک کویت

[...]

شاهدی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۶

 

آن نیست که دل به جا نشیند

تا سر ننهد ز پا نشیند

رویی که ظهور حسن خواهد

در منظر چشم ما نشیند

تیر تو نشسته در دل تنگ

[...]

میلی
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲

 

هر کس بتو دلربا نشیند

بسیار ز خود جدا نشیند

همچون هدفم سفید شد چشم

تا ناوک تو بجا نشیند

از بس تنگست بزم وصلت

[...]

کلیم
 

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۲

 

هر کس به ره وفا نشیند

بر خاک سیه چو ما نشیند

ثابت قدم آنکه در ره عشق

بر خاک چو نقش پا نشیند

یک لحظه نشیند آنکه با تو

[...]

رفیق اصفهانی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۹ - شرف یزدی

 

گو از سر هر دو کون برخیزد

هر کس که میان ما نشیند

چون در همه جا بجز تو کس نیست

در صومعه کس چرا نشیند

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode