گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۰۱ - در مدح قاضی عمربن عبدالعزیز

 

اقضی‌القضاة عمر عبد العزیز راست

جاهی کز آن ملائکه حرز حریز کرد

او زبدهٔ جلال و چو تقدیر ذو الجلال

ناچیز را ز روی کرامات چیز کرد

تبریز کعبه شد حرمش را ستون عدل

[...]

خاقانی
 
 
sunny dark_mode