گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۶

 

برهان واصلان فنا آرمیدگی است

بر مرگ رفتگان جزع از نارسیدگی است

سیلاب از شتاب به صد رنگ می شود

بر یک قرار، آب گهر ز آرمیدگی است

آنجا که یار پرده براندازد از عذار

[...]

صائب تبریزی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۴

 

جایی که دامگاه غزال رمیدگی است

صیاد چاره وحشت در خون تپیدگی است

احرام طوف کعبه دیدار بسته ایم

در بند زاد و راحله بودن ندیدگی است

یک دیده خواب راحت سیمابم آرزوست

[...]

اسیر شهرستانی
 
 
sunny dark_mode