گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۰

 

هر کس که سود چهره به راه تو سود کرد

در روی تو جمال ازل را سجود کرد

مسکین فقیه گوش اشارت شنو نداشت

منع سماع زمزمه چنگ و عود کرد

دیریست می زند دم ارشاد شیخ شهر

[...]

جامی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۵

 

خودسر به مرک گردن دعوی فرود کرد

چون سر نماند شمع قبول سجود کرد

در سعی بذل‌ کوش‌ که اینجا خسیس هم

جان دادنش به حسرت جاوید جود کرد

زان غنچهٔ خموش به آهنگ‌کاف و نون

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode