گنجور

میرداماد » دیوان اشراق » غزلیات » شمارهٔ ۱

 

از سوز دل بسوخت گیاه وجود ما

بر آتش تو بر فلک امروز دود ما

مارا بخار مجمر گردون نه بس بود

مجمر بلای عشق و دل خسته عود ما

بر آستان دوست اگر سر توان نهاد

[...]

میرداماد
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۳

 

عالم ختن شد از قلم مشکسود ما

جای ترحم است به زخم حسود ما

برهان آدمیت ما، قدسیان بسند

گو شعله زاده ای ننماید سجود ما

خورشید از کدام افق سربرآورد؟

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode