گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۴

 

امروز مرده بین که چه سان زنده می‌شود

آزاد سرو بین که چه سان بنده می‌شود

پوسیده استخوان و کفن‌های مرده بین

کز روح و علم و عشق چه آکنده می‌شود

آن حلق و آن دهان که دریده‌ست در لحد

[...]

مولانا
 

صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶

 

بر عارض تو خط، چو پراکنده می شود

ترک فلک غلام ترا بنده می شود

آن دم نبات را نکند هیچ کس قبول

کان لعل شکرین تو پر خنده می شود

دانی که چیست نرگس مخمور سر به پیش

[...]

صوفی محمد هروی
 
 
sunny dark_mode