گنجور

امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۰

 

ای باد صبحدم، خبر یار من بگو

با بلبل از شمایل سرو و سمن بگو

اندوه بلبلان خزان دیده، ای صبا

در نوبهار با گل و با نسترن بگو

لعل ترا لطافت عیسی است در نفس

[...]

امیر شاهی
 

شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳

 

جانا به لطف خویش به ما یک سخن بگو

با اهل راز یک خبری زان دهن بگو

زاهد ز عشق و محنت او نیست با خبر

این نکته را به عاشق زار چو من بگو

با زاغ و با زغن صفت گل نه لایق است

[...]

شاهدی
 
 
sunny dark_mode