گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷ - سرای بهشت

 

در خاک شایقی و نجیبی نگاه کرد

شیخ اجل رشیدی و دید آن موافقی

دنیا فرو گذاست برین ناموافقان

بر موجب وفاق نجیبی و شایقی

جنت موافقان را آماده کرده اند

[...]

سوزنی سمرقندی
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۰

 

توبه که بعد ازین نبرم نام عاشقی

ور عشق زاهدیست کنون ما وفاسقی

تا کی کشم جفا که نه هجران و نه وصال

تاکی خورم قفا که نه عشق و نها عاشقی

از تو نه رقعه نه سلامی نه بخششی

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - قصیده در ملک فخرالملک

 

چون کبک شسته لب بشراب مروقی

کبکی از آن بطوق معنبر مطوقی

در بزم خوبتر ز تذر و ملوّنی

و اندر مصاف چیره تر از بازار ازرقی

بر آفتاب، طنز کنی و مسلّمی

[...]

امامی هروی
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۰

 

گل بین، گرفته گلشن ازو آب و رونقی

بستان نگر،ز گل شده همچون خورنقی

وز کارگاه صنع به بستان کشیده‌اند

هر جا که بود زرد و بنفشی و ازرقی

گلبن چو قلعه‌ایست پر از تیغ و از سپر

[...]

اوحدی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۲۸

 

ای دل چه پای بسته بند علایقی

بگذر ز خلق اگر تو طلبکار خالقی

در نه قدم ببادیه شوق چون جمال

گر بر جمال کعبه مقصود عاشقی

اندر فضای گلشن جانست مسکنت

[...]

حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۲۹

 

از دست شر نفس از آن روی ایمنی

کاندر سپاه سایه خیرالخلایقی

تا همچو سایه بر در او گشته ای مقیم

مانند آفتاب جهانتاب شارقی

از یمن رای روشن او همچو ماه و مهر

[...]

حسین خوارزمی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۳ - در تهنیت عیدنوروز و منقبت اسدالله الغالب علی بن ابیطالب علیه السلام گوید

 

تو بخشنده نجوم بچرخ معلقی

تو آرندة نبات زارض مطبقی

که خواند مقیدت که بالذات مطلقی

گهی دستگیر نوح ببطنان زوزقی

جیحون یزدی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۱ - ماده تاریخ دیگر

 

زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی

ز رشکش کند طراز ز دیبای ازرقی

بنزد من این رواق بود بر زنه طباق

کنم ثابت این سخن ببرهان منطقی

ازیرا که آسمان بتازد ز آفتاب

[...]

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode