×
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲۳
در دل نشستهای اگر از دیده رفتهای
نینی ز دیده نیز نگویم نهفتهای
ما بیتو نیستیم و توی ما پس از چه روی
گوییم گاه حاضر و گاهی برفتهای
چون برقِ سوزناک که در خشک و تر گرفت
[...]
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۸۷
ماه دوهفته هفتهای از رخ نهفتهای
در دل تو حاضری اگر از دیده رفتهای
ای غنچه بدیع ز خون جگر تو را
پروردم و به گلشن مردم شکفتهای
ای زلف یار حال منی بس که در همی
[...]
قاآنی » ترکیببندها » شمارهٔ ۱۱ - در ستایش شاهنشاه ماضی محمدشاه غازی طابالله ثراه گوید
ای زلف سنبلی تو که برگل شکفتهای
یا اژدری سیاه که برگنج خفتهای
بر شاخ گل بنفشه ندیدم که بشکفد
اینک بنفشهای تو که بر گل شکفتهای
بر نار تفته دستهٔ سنبل کسی نکشت
[...]
ملکالشعرا بهار » ترکیبات » توپ روس
بیدارگشت فتنه، چرا رخ نهفتهای!
برپای شد قیامت کبری، چه خفتهای!