گنجور

مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات

 

آن شب‌روان که در شب خلوت سفر کنند

در تاج خسروان به حقارت نظر کنند

مولانا
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۲

 

شاهان اگر بصحبت رندان نظر کنند

شاید که نازو سروری از سر بدر کنند

با دشمنان عتاب بود مصلحت ولی

با دوستان بچشم عنایت نظر کنند

خون دلم چنین که دو لعل تو میخورند

[...]

اهلی شیرازی
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱

 

آن رهروان که در پس زانو سفر کنند

پوشیده دیده و ره نادیده سر کنند

هر جا غبار کوی تو باشد عبیر چیست

خاکیست آنکه عطر فروشان بسر کنند

اهل کرم که عزت مهمان شناختند

[...]

کلیم
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۲۰

 

جمعی که قطع راه به مژگان تر کنند

چون رشته دست در کمر صد گهر کنند

بحری است بحر عشق که موج و حباب را

دریادلان تصور تیغ و سپر کنند

خرطوم پشه را کجک فیل کرده اند

[...]

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۳

 

عشاق چون فسانهٔ تحقیق سر کنند

آیینه بشکنند و سخن مختصر کنند

هر چند برق شعله زند از نگاهشان

یکسر چراغ خانهٔ آیینه بر کنند

بر جوهر حیا نپسندند انفعال

[...]

بیدل دهلوی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۲ - آگه شیرازی

 

غمدیدگان عشق ترا شادی آرزوست

اما نه آن قدر که غم از دل به در کنند

دوزخ در آب دیده شود غرق روز حشر

گر عاشقان حدیث غم عشق سرکنند

ای مدعی برو که محبت نه کار تست

[...]

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode