گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۳

 

اهل خرد که دل به جهان در نبسته‌اند

زان است کز وی آرزویی برنبسته‌اند

دل را فراخ کن ز پی صید آسمان

زیرا ملک به دام کبوتر نبسته‌اند

راه ار دراز، رخش ترا پی نکرده‌اند

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۶

 

صبحی بنال راه فلک برنبسته‌اند

هرچند دیر آمده‌ای در نبسته‌اند

حرمان تو ز همت کوتاه‌بین توست

هرگز در کریم به کافر نبسته‌اند

سرمایه شناخت چراغیت داده‌اند

[...]

نظیری نیشابوری
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲۹

 

در کوی عشق بر رخ کس در نبسته‌اند

این در به روی مومن و کافر نبسته‌اند

در پله صفای نظر خوب و بد یکی است

بر هیچ روی آینه را در نبسته‌اند

خود بین نمی‌شود نرود خشک لب به خاک

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode