گنجور

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸

 

بازم زبان شکر به جنبش درآمدست

نیشکر امید ز باغم بر آمدست

آن دولتی که می‌طلبیدیم در به در

پرسیده راه خانه و خود بر در آمدست

ای سینه زنگ بسته دلی داشتی کجاست

[...]

وحشی بافقی
 
 
sunny dark_mode