×
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۱
یا من بدا جمالک فی کل ما بدا
بادا هزار جان مقدس تو را فدا
می نالم از جدایی تو دمبدم چو نی
وین طرفه تر که از تو نیم یک نفس جدا
عشق است و بس که در دو جهان جلوه می کند
[...]
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲
مقصود هر دو کون تو بودی از ابتدا
لولاک شاهدست بدین دعوی از خدا
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی
عشق است وبس که دردوجهانجلوهمیکند
گاه از لباس شاه و گه از کسوت گدا
یک صوت بر دوگونه همی آیدت به گوش
گاهی صدا همی نهیاش نام، گه ندا