گنجور

سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - تنبیه و موعظت

 

روزی که زیر خاک تن ما نهان شود

وانها که کرده‌ایم یکایک عیان شود

یارب به فضل خویش ببخشای بنده را

آن دم که عازم سفر آن جهان شود

بیچاره آدمی که اگر خود هزار سال

[...]

سعدی
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲

 

هر زخم که خدنگ تو زیب نشان شود

چشمی دگر براه خدنگت عیان شود

یارم بخشم رفته اگر عمر رفته است

چندان نمی رود که ز چشمم نهان شود

واصل ز حرف چون و چرا بسته است لب

[...]

کلیم
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۶

 

دیگر بهار شد که هوا گلفشان شود

دامن ز خون دیده پر از ارغوان شود

صد برگ شد ز فیض هوا هر گل زمین

سیر چمن نصیب همه دوستان شود!

چون سبزه، پاشکسته ی این باغ دلکشیم

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶۶

 

در هر دلی که ریشه غم زعفران شود

خندان چگونه از می چون ارغوان شود

از کوه غم شود دل افگار من سبک

بار گران به کشتی من بادبان شود

دریا شود ز گریه رحمت کنار من

[...]

صائب تبریزی
 

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲

 

چون خونم از دو دیده گریان روان شود

مژگان ز اشک شاخ گل ارغوان شود

روشن کند چراغ رخش نور آفتاب

روشن چو شمع محفل روحانیان شود

سربرنگیرم از ره کنعان به راه تو

[...]

قصاب کاشانی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۶

 

روزی که آن پری ز نظرها نهان شود

شور جنون ز یک‌یک مردم عیان شود

عاشق رخت ببیند و نقد روان دهد

بیند بهشت خویش و روان زین جهان شود

بیش از اجل عجول به مرگ عاشقست از آنک

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

قاآنی » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۳ - در ستایش هلاکو میرزا شجاع‌السلطنه حسنعلی میرزا گوید

 

شاهی که چون سحاب کفش زرفشان شود

چون بخت او بسیط زمین زرنشان شود

پیدا شود چو رایت خورشید آیتش

خورشید زیر پردهٔ خجلت نهان شود

گردون اگر شود چو خدنگ وی ازکمان

[...]

قاآنی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳

 

زان پیشتر که رایت هستی عیان شود

پیدا نشانه ز شه بی‌نشان شود

نوری از آن جمال منور علم زند

حرفی از آن بیان چو شکر بیان شود

یاقوتی از خزانه قدرت برون فتد

[...]

صفی علیشاه
 

غبار همدانی » مفردات » شمارهٔ ۳

 

نزدیک شد که مردم چشمم به جای اشک

در انتظار دوست به دامن روان شود

غبار همدانی
 
 
sunny dark_mode