گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۲ - در مدح وزیر صدر جهان

 

ای صاحبی که صاحب صاحبقران توئی

وندر جهان کسی بهست از جهان توئی

صدری کز او نبازد خلق جهان توئی

بدری که او بنازد بر آسمان توئی

اندر بر سعادت و اقبال دل توئی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۵

 

ما را چه شک درین که بغیر از تو هیچ نیست

چون دیده ام یقین که نهان و عیان تویی

عالم ز نور روی تو پیدا و روشن است

ظاهر شده بصورت کون و مکان تویی

هم عقل و نفس و روح و عناصر ملائکه

[...]

اسیری لاهیجی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۳

 

عشاق را حیات بجانست و جان تویی

جان را اگر حیات دگر هست آن تویی

هر جا مهیست پیش رخت هست ناتمام

ماه تمام روی زمین و زمان تویی

یوسف اگر چه بود بخوبی عزیز مصر

[...]

هلالی جغتایی
 
 
sunny dark_mode