گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۱

 

می‌بینمت که عزم جفا می‌کنی مکن

عزم عتاب و فرقت ما می‌کنی مکن

در مرغزار غیرت چون شیر خشمگین

در خونم ای دو دیده چرا می‌کنی مکن

بخت مرا چو کلک نگون می‌کنی مکن

[...]

مولانا
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵۲

 

آشفته زلف را ز صبا می‌کنی، مکن!

ما را اسیر دام بلا می‌کنی، مکن!‏

بر شیشه پاره پای هوس می‌نهی، منه

قصد دل شکستهٔ ما می‌کنی، مکن!‏

نسبت مرا به اهل هوس می‌دهی، مده

[...]

جویای تبریزی
 
 
sunny dark_mode